هشتمین روز از فروردینماه سال 1339 میگذشت، که حسین در روستای موچان از توابع شهرستان شازند متولد شد. روزگار کودکیاش را در روستا سپری کرد و تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواند. پس از ترک تحصیل در کنار پدرش به کشاورزی مشغول شود. روستازاده بود و از روستا صفا و صمیمیت و یکرنگی را فرا گرفته بود. یکرنگی که سرمنشأ پاکی ذاتش بود. او در همان روزهای پر جنب و جوش انقلاب و سالهای مبارزه هر چه داشت برای اسلام و انقلاب گذاشت و سعی میکرد تا در تظاهرات و راهپیماییها حضوری فعال داشته باشد. انقلاب که به پیروزی رسید بدون این که سهمی بخواهد به زمین کشاورزیاش برگشت تا به کارش ادامه دهد. او در سال 1360 ازدواج کرد و در هنگام شهادت یک دختر داشت.
مدتی نگذشته بود که جنگ آغاز و دشمن متجاوز به مرزهای ایران عزیز حملهور شد تا انقلاب نوپای اسلامی را از پای درآورد و همزمان در گوشه و کنار این سرزمین پهناور، گروههای ضدانقلاب جنگ داخلی را نیز در مرزها شروع کرده بودند و جوانان این سرزمین مجبور بودند تا در دو جبهه بجنگند. حسین نتوانست بیتفاوت باشد و سعی کرد تا خانوادهاش را راضی کند و به جبهه برود. هر چند کار سختی بود ولی او به هدفی که داشت، فکر میکرد و در نهایت آنها را راضی کرد.
بعد از دیدن آموزشهای به عنوان بسیجی جندالله بانه به مناطق غرب کشور رفت و حدود سه ماه در جبهه مبارزه با دشمن داخلی بود تا سرانجام در منطقه بانه در سیزدهم شهریورماه سال 1362 هنگام درگیری با گروهکهای ضدانقلاب به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای روستای موچان به خاک سپردند.